به گزارش خبرنگار جهاد و مقاومت مشرق، چند روز قبل، کارگردان جوان و تازه کارِ فیلمِ ارزشمند «ایستاده در غبار» هنگام حضور در نشستی رسانه ای، در پاسخ سوالی که از وی شد، نسبت به دو تن از پژوهشگرانِ کهنه کار و زبده ی تاریخ دفاع مقدس، به گونهای اظهار نظر نمود که متاسفانه برداشتی جز بی ادبی و جوان سری از آن نمی توان کرد.
لازم دیدیم پیش از ورود به متن پاسخ اساتید، توضیحاتی را ارائه کنیم:
بسیاری از علاقمندان به تاریخ دفاع مقدس، با نام «حسین بهزاد» و «گلعلی بابایی» آشنا هستند و ده ها کتابِ مستندِ گرانسنگ از آنان در گنجینه ی تاریخی این سرزمین ماندگار شده است. پژوهشگران جدی در کشور، به خوبی اطلاع دارند که نامِ «حاج احمد متوسلیان» و «حسین بهزاد» پیوندی ناگسستنی دارد و تمامی آن چه به عنوان شمایلی تاریخی از آن عزیزِ جاویدنشان در اختیار عموم و خصوص قرار دارد، مرهون پژوهش های بیست سالهی این نویسنده و محقق بی نظیر و گریزان از هیاهوی رسانه ها است.
صاحب نظران و مطلعین، به خوبی واقفند و اذعان دارند که اگر امروز، کارگردانی جوان و تازه کار، توانسته تصویری ناقص اما با شکوه و قابل قبول از «حاج احمد متوسلیان» ارائه دهد، بی شک نتیجه ی وجود مستندات و روایت صحیح و دقیقی است که «حسین بهزاد» طی دو دهه جستجوی موشکافانه در میان انبوهی از اسناد ومدارک سازماندهی نشده و پراکندهی به جا مانده در گوشه و کنار بایگانی های دنج و صعب الوصولِ این کشور است. به دور از ادب و معرفت است که جوانِ تازه کار (هرچند مستعد)، برای توجیه نقص آشکار و غیرقابل انکاری در فیلمش، نسبت به آثارِ اساتیدی که مستندات ریز و دقیقی را با سختی فراوان گرد آورده و در اختیار عموم قرارداده اند، بدون ارائه هیچ دلیل متقن اظهار تردید کند. اما متاسفانه این بی نزاکتی که خدا کند از سر غرور و جوزده گی نباشد، انجام شد. به دنبال رسانه ای شدن این اظهارات فکر نشده و تاسف آور، «گلعلی بابایی» و «حسین بهزاد» نویسنده گان اثر تحسین شدهی «هم پای صاعقه» اقدام به انتشار نامه ای سرگشاده برای تنویر افکار عمومی نمودند.
صاحب نظران و مطلعین، به خوبی واقفند و اذعان دارند که اگر امروز، کارگردانی جوان و تازه کار، توانسته تصویری ناقص اما با شکوه و قابل قبول از «حاج احمد متوسلیان» ارائه دهد، بی شک نتیجه ی وجود مستندات و روایت صحیح و دقیقی است که «حسین بهزاد» طی دو دهه جستجوی موشکافانه در میان انبوهی از اسناد ومدارک سازماندهی نشده و پراکندهی به جا مانده در گوشه و کنار بایگانی های دنج و صعب الوصولِ این کشور است. به دور از ادب و معرفت است که جوانِ تازه کار (هرچند مستعد)، برای توجیه نقص آشکار و غیرقابل انکاری در فیلمش، نسبت به آثارِ اساتیدی که مستندات ریز و دقیقی را با سختی فراوان گرد آورده و در اختیار عموم قرارداده اند، بدون ارائه هیچ دلیل متقن اظهار تردید کند. اما متاسفانه این بی نزاکتی که خدا کند از سر غرور و جوزده گی نباشد، انجام شد. به دنبال رسانه ای شدن این اظهارات فکر نشده و تاسف آور، «گلعلی بابایی» و «حسین بهزاد» نویسنده گان اثر تحسین شدهی «هم پای صاعقه» اقدام به انتشار نامه ای سرگشاده برای تنویر افکار عمومی نمودند.
آن چه پیش رو دارید، متن نامه ی مزبور است:
تذکار مکتوب پدیدآورندگان همپای صاعقه، در باب یک تشکیک پژوهشی
از آنجا که در صفحهی 38 هفته نامهی «همشهری جوان»، شماره 562 مورّخهی شنبه دوّم مرداد 1395 خورشیدی، ضمن انعکاس نشست خوانندگان این مجله با سازندهی مستندِ "ایستاده در غبار"؛ تعریضی به ناروا، به سندیّتِ فصل پایانیِ کتاب "همپای صاعقه" - بخش سرگذشت نامهی مُجَملِ سردار احمد متوسّلیان - شده است، در جایگاه پژوهشگران و مؤلفین کتاب مزبور، جهت رفع شبهه از اذهانِ مخاطبین جوان آن جلسه، تذکر چند نکتهی مهم را بر خود واجب دانستیم.
به شرح ذیل:
1- در پاسخ به پرسش یکی از حضار جلسه که گفته: «... در کتاب همپای صاعقه» اثر حسین بهزاد و گل علی بابایی هم، به این ماجرا [دانشجو بودن متوسّلیان در دانشگاه علم و صنعت تهران] اشاره شده»، سازندهی "ایستاده در غبار" میگوید: «... به نظرم آنها [حسین بهزاد و گل علی بابایی] نیز، مستنداتِ درستی در این زمینه نداشتهاند. ما یک سال روی این موضوع پژوهش کردیم و در نهایت، هیچ سندی پیدا نکردیم که نشان دهد ایشان [متوسّلیان] در آنجا دانشجو بوده ... من در همهی دادههای قدیمی تشکیک میکنم و این طور نیست که چون خیلی معروف است که متوسّلیان دانشجوی علم و صنعت بوده، این را سرچ نکنم».
(پایان نقل قول. کلمات داخل کروشهها، از ما میباشند).
و امّا پاسخ این تشکیک. طی روند چهار سالهی پژوهش و نگارش کتاب «همپای صاعقه»، تیم پدیدآورندگانِ این اثر، از آغاز تا پایان رَوَندِ کار خود، همواره بنا را بر رجوع به مستنداتِ دست اوّلِ آرشیوی - اعم از مکتوب، شنیداری و دیداری - راستیآزمایی و همپوشانیِ آنها، نهاده بودند. محضِ ارائهی مشتی نمونه خروار، در جواب به ادعای مطرح شده، مبنی بر این که مؤلفین همپای صاعقه نیز، «مستنداتِ درستی در این زمینه نداشتهاند»، صرف نظر از نوارهای مصاحبهی راویان اعزامی دفتر سیاسی وقتِ سپاه به لشکر 27 با شهید سیّد محمد رضا دستواره - مسؤول وقت واحد پرسنلی این یگان و از همرزمان قدیمی متوسّلیان، به تاریخ هفتم اردیبهشت 1361 - و یا مصاحبهی ایشان با مهندس سیّد یوسف کابلی - سوّمین فرماندهی شهید یگان ذوالفقار لشکر 27 و از همرزمان قدیمی متوسّلیان در بهار 1364 - که هر دو بزرگوار در بیان خاطرات خود از متوسّلیان، او را دانشجوی دانشگاه علم و صنعت معرفی کرده بودند، بسیار به جا است به دو سند شنیداری آرشیوی، حاوی بیاناتِ شخص احمد متوسّلیان اشاره کنیم که در نگارش سرگذشت نامهی فشردهی وی در بخش پایانی "همپای صاعقه"، مستندِ درستِ ما در این زمینه بودهاند:
الف - احمد متوسّلیان، طی مصاحبهی به عمل آمده با وی از سوی راوی اعزامی دفتر سیاسی وقتِ سپاه به مریوان، در آغاز به معرفی خود پرداخته، میگوید: «... بسم الله الرحمن الرحیم. من؛ احمد متوسّلیان، فرزند غلام حسین، دانشجوی سال دوّم علم و صنعت هستم و مسؤول سپاه مریوان».
مدرک: نوار شماره "3399، مصاحبه 1"، مکان: دفتر فرماندهی سپاه ناحیهی مریوان، زمان: دوشنبه هجدهم آبان 1360. مأخذ: آرشیو مدارک شنیداری مؤسسهی حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه محّمد رسول الله(ص).
ب - احمد متوسّلیان، در فرجام مرحلهی چهارم عملیات فتح المبین، طی مصاحبهی به عمل آمده با وی از سوی امیر رزّاق زاده؛ راوی اعزامی دفتر سیاسی وقت سپاه به تیپ 27 محمّد رسول الله(ص)، در آغاز این گونه خود را معرفی کرده است: «... بسم الله الرحمن الرحیم. من احمد هستم؛ احمد متوسّلیان، فرزند غلام حسین، متولد 1332 تهران، از نظر وضعیت [تحصیلی] خودم، دروس ابتدایی را در مدرسهی اسلامی مصطفوی گذراندم و دبیرستان را، در مدرسهی اخباریون گذراندم و بعد از آن هم خدمت سربازی را رفتم و انجام دادم، که درجه¬دار وظیفه بودم و بعد از سربازی هم، عرض کنم که وارد دانشگاه شدم و دانشجوی سال دوّم بودم، که در زمان رژیم شاه دستگیر شدیم و ...».
مدرک: نوار فاقد شماره، مصاحبه.
مکان: قرارگاه شاوریه؛ سنگر فرماندهی تیپ 27 در عملیات فتح مبین، زمان: چهارشنبه یازدهم
حال اگر حسب گفتهی سازندهی "ایستاده در غبار"، در نامهنگاری ایشان با سازمان سنجش، آن سازمان در پاسخ مدعی شده که؛ «... آقای متوسّلیان دو بار در کنکور شرکت کرده و در هیچ کدام هم، به دانشگاه علم و صنعت وارده نشده است»، تا آن زمان که رونوشت اسناد مربوط به دو نوبت شرکت متوسّلیان در کنکور و عدم موفقیت وی در ورود به دانشگاه از سوی آن سازمان منتشر نشوند، نمیتوان به صرف یک ادعای شفاهی مطروحه از جانب سازندهی "ایستاده در غبار"، مستنداتِ صوتی دست اوّلِ حاوی بیانات صریح احمد متوسّلیان، دایر بر دانشجوی سال دوّم دانشگاه علم و صنعت بودنِ وی را، باطل و فاقد اعتبار دانست.
چرا؟!. پاسخ این پرسش را، سازندهی گرامی "ایستاده در غبار" بهتر از ما میداند. بر کنار از باند صدای مصاحبه شوندگان اثر فوق الذکر، بخش عمدهای از ساختارِ مبتنی بر سبکِ «مستند - بازسازیِ» فیلم ایشان، به همان فایلهای صوتیِ "آرشیوی - عملیاتیِ" احمد متوسّلیان متکّی بوده است، که توسط راویان اعزامی سپاه به استانهای کرمانشاه، کردستان و خوزستان تهیه شدهاند.
لذا؛ اگر همین اسناد صوتی بر جای مانده از شخصِ متوسّلیان را، مرجع و «مبنای درستی» برای روایتِ مستندِ سرگذشت وی – خواه در قالب یک کتاب، خواه در قاب یک فیلم – ندانیم، در این صورت؛ فی المثل کلِّ سکانس بازسازی شدهی سخنرانی متوسّلیان در مراسم نماز جمعهی اردیبهشت 1359 شهرستان پاوه، که طی آن وی به شدّت، به تعدادی از مسؤولین وقتِ سپاه این شهرستان، بابت بی انضباطی مالی آنان تاخته، چیزی نخواهد بود، به جز یک نمایشِ شانزده میلی متریِ متکّی به نواری صوتی، حاوی ادعاهایی فاقد هر گونه سند معتبر و مدرکِ محکمه پسند. و صد البته؛ مقصودمان محکمهی تاریخ است.
ختم کلام!
درسی که از حدود رُبعِ قرن خوردن دود چراغ و تکاپویی به دور از های و هوی ژورنالیزم حرفهای، دغدغهی دیده شدن و حُب و بغضهای شخصی و جناحی، برای نگارش مستند کارنامهی عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله(ص) آموختهایم، همواره به ما چنین حکم کرده است: نخست هزار بار نیک بیندیش و سخت، وزن و بُرد و تأثیر مثبت یا منفیِ هر کلمه را بسنج، سپس لب به سخن بگشا، یا قلم را بر مدار کاغذی، به گردش درآور.
دیگران؛ خود صلاح خویش دانند. ما به این درس گرانبها، تا لب گور پایبند میمانیم.
(پایان نقل قول. کلمات داخل کروشهها، از ما میباشند).
و امّا پاسخ این تشکیک. طی روند چهار سالهی پژوهش و نگارش کتاب «همپای صاعقه»، تیم پدیدآورندگانِ این اثر، از آغاز تا پایان رَوَندِ کار خود، همواره بنا را بر رجوع به مستنداتِ دست اوّلِ آرشیوی - اعم از مکتوب، شنیداری و دیداری - راستیآزمایی و همپوشانیِ آنها، نهاده بودند. محضِ ارائهی مشتی نمونه خروار، در جواب به ادعای مطرح شده، مبنی بر این که مؤلفین همپای صاعقه نیز، «مستنداتِ درستی در این زمینه نداشتهاند»، صرف نظر از نوارهای مصاحبهی راویان اعزامی دفتر سیاسی وقتِ سپاه به لشکر 27 با شهید سیّد محمد رضا دستواره - مسؤول وقت واحد پرسنلی این یگان و از همرزمان قدیمی متوسّلیان، به تاریخ هفتم اردیبهشت 1361 - و یا مصاحبهی ایشان با مهندس سیّد یوسف کابلی - سوّمین فرماندهی شهید یگان ذوالفقار لشکر 27 و از همرزمان قدیمی متوسّلیان در بهار 1364 - که هر دو بزرگوار در بیان خاطرات خود از متوسّلیان، او را دانشجوی دانشگاه علم و صنعت معرفی کرده بودند، بسیار به جا است به دو سند شنیداری آرشیوی، حاوی بیاناتِ شخص احمد متوسّلیان اشاره کنیم که در نگارش سرگذشت نامهی فشردهی وی در بخش پایانی "همپای صاعقه"، مستندِ درستِ ما در این زمینه بودهاند:
الف - احمد متوسّلیان، طی مصاحبهی به عمل آمده با وی از سوی راوی اعزامی دفتر سیاسی وقتِ سپاه به مریوان، در آغاز به معرفی خود پرداخته، میگوید: «... بسم الله الرحمن الرحیم. من؛ احمد متوسّلیان، فرزند غلام حسین، دانشجوی سال دوّم علم و صنعت هستم و مسؤول سپاه مریوان».
مدرک: نوار شماره "3399، مصاحبه 1"، مکان: دفتر فرماندهی سپاه ناحیهی مریوان، زمان: دوشنبه هجدهم آبان 1360. مأخذ: آرشیو مدارک شنیداری مؤسسهی حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه محّمد رسول الله(ص).
ب - احمد متوسّلیان، در فرجام مرحلهی چهارم عملیات فتح المبین، طی مصاحبهی به عمل آمده با وی از سوی امیر رزّاق زاده؛ راوی اعزامی دفتر سیاسی وقت سپاه به تیپ 27 محمّد رسول الله(ص)، در آغاز این گونه خود را معرفی کرده است: «... بسم الله الرحمن الرحیم. من احمد هستم؛ احمد متوسّلیان، فرزند غلام حسین، متولد 1332 تهران، از نظر وضعیت [تحصیلی] خودم، دروس ابتدایی را در مدرسهی اسلامی مصطفوی گذراندم و دبیرستان را، در مدرسهی اخباریون گذراندم و بعد از آن هم خدمت سربازی را رفتم و انجام دادم، که درجه¬دار وظیفه بودم و بعد از سربازی هم، عرض کنم که وارد دانشگاه شدم و دانشجوی سال دوّم بودم، که در زمان رژیم شاه دستگیر شدیم و ...».
مدرک: نوار فاقد شماره، مصاحبه.
مکان: قرارگاه شاوریه؛ سنگر فرماندهی تیپ 27 در عملیات فتح مبین، زمان: چهارشنبه یازدهم
حال اگر حسب گفتهی سازندهی "ایستاده در غبار"، در نامهنگاری ایشان با سازمان سنجش، آن سازمان در پاسخ مدعی شده که؛ «... آقای متوسّلیان دو بار در کنکور شرکت کرده و در هیچ کدام هم، به دانشگاه علم و صنعت وارده نشده است»، تا آن زمان که رونوشت اسناد مربوط به دو نوبت شرکت متوسّلیان در کنکور و عدم موفقیت وی در ورود به دانشگاه از سوی آن سازمان منتشر نشوند، نمیتوان به صرف یک ادعای شفاهی مطروحه از جانب سازندهی "ایستاده در غبار"، مستنداتِ صوتی دست اوّلِ حاوی بیانات صریح احمد متوسّلیان، دایر بر دانشجوی سال دوّم دانشگاه علم و صنعت بودنِ وی را، باطل و فاقد اعتبار دانست.
چرا؟!. پاسخ این پرسش را، سازندهی گرامی "ایستاده در غبار" بهتر از ما میداند. بر کنار از باند صدای مصاحبه شوندگان اثر فوق الذکر، بخش عمدهای از ساختارِ مبتنی بر سبکِ «مستند - بازسازیِ» فیلم ایشان، به همان فایلهای صوتیِ "آرشیوی - عملیاتیِ" احمد متوسّلیان متکّی بوده است، که توسط راویان اعزامی سپاه به استانهای کرمانشاه، کردستان و خوزستان تهیه شدهاند.
لذا؛ اگر همین اسناد صوتی بر جای مانده از شخصِ متوسّلیان را، مرجع و «مبنای درستی» برای روایتِ مستندِ سرگذشت وی – خواه در قالب یک کتاب، خواه در قاب یک فیلم – ندانیم، در این صورت؛ فی المثل کلِّ سکانس بازسازی شدهی سخنرانی متوسّلیان در مراسم نماز جمعهی اردیبهشت 1359 شهرستان پاوه، که طی آن وی به شدّت، به تعدادی از مسؤولین وقتِ سپاه این شهرستان، بابت بی انضباطی مالی آنان تاخته، چیزی نخواهد بود، به جز یک نمایشِ شانزده میلی متریِ متکّی به نواری صوتی، حاوی ادعاهایی فاقد هر گونه سند معتبر و مدرکِ محکمه پسند. و صد البته؛ مقصودمان محکمهی تاریخ است.
ختم کلام!
درسی که از حدود رُبعِ قرن خوردن دود چراغ و تکاپویی به دور از های و هوی ژورنالیزم حرفهای، دغدغهی دیده شدن و حُب و بغضهای شخصی و جناحی، برای نگارش مستند کارنامهی عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله(ص) آموختهایم، همواره به ما چنین حکم کرده است: نخست هزار بار نیک بیندیش و سخت، وزن و بُرد و تأثیر مثبت یا منفیِ هر کلمه را بسنج، سپس لب به سخن بگشا، یا قلم را بر مدار کاغذی، به گردش درآور.
دیگران؛ خود صلاح خویش دانند. ما به این درس گرانبها، تا لب گور پایبند میمانیم.
یا علی(ع) مدد
پدید آورندگان کتاب همپای صاعقه
گل علی بابایی – حسین بهزاد
پنجم مرداد 1395 خورشیدی